کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انقطاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انقطاع
فرهنگ فارسی معین
(اِ قِ) [ ع . ] (مص ل .) بریده شدن ، گسستن .
-
جستوجو در متن
-
گسستگی
فرهنگ فارسی معین
(گُ سَ تِ) 1 - (حامص .) بریدگی ، انقطاع . 2 - پراکندگی .
-
شتر
فرهنگ فارسی معین
(شَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - برگشتگی پلک چشم . 2 - فروهشتگی پلک پایین . 3 - انقطاع ، بریدگی ، انشقاق (لب زیرین و غیره ). 4 - عیب ، نقص .