کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انس گرفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
استیناس
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص ل .) انس گرفتن ، خو گرفتن .
-
الف
فرهنگ فارسی معین
(اِ یا اَ) [ ع . ] (مص ل .) خو گرفتن ، انس گرفتن .
-
تأنس
فرهنگ فارسی معین
(تَ أَ نُّ) [ ع . ] (مص ل .) انس گرفتن ، خوی گرفتن .
-
ابتها
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ابتهاء ] (مص ل .) انس گرفتن به ، الفت گرفتن با.
-
ایناس
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] 1 - (مص م .) انس دادن . 2 - اُنس گرفتن . 3 - (اِمص .) دمسازی .
-
دل بستن
فرهنگ فارسی معین
(دِ. بَ تَ) (مص ل .) انس گرفتن ، علاقمند شدن .
-
اخت شدن
فرهنگ فارسی معین
(اُ. شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) مأنوس شدن ، اُنس گرفتن .
-
الفت
فرهنگ فارسی معین
(اُ فَ) [ ع . الفة ] 1 - (مص ل .) معتاد شدن ، انس گرفتن . 2 - (اِمص .) عادت ، انس . 3 - دوستی ، همدمی .
-
سکن
فرهنگ فارسی معین
(سَ کَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) جای گرفتن . 2 - آرمیدن . 3 - (اِ.) آن چه که به آن انس گیرند و آرامش پیدا کنند.