کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انرژی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انرژی
فرهنگ فارسی معین
(اِ نِ) [ فر. ] (اِ.) نیرو، قدرت ، توانایی انجام کار، کارمایه (فره ). ؛~ اتمی نوعی انرژی که در واکنش های هسته ای آزاد می شود، انرژی هسته ای . ؛~ خورشیدی انرژی تابشی پرتوهای خورشید. ؛~ پتانسیل انرژی که اجسام بر اثر قرار گرفتن در وضع خاصی دارا می ش...
-
جستوجو در متن
-
نیروگاه
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) مجموعه ای برای تولید انرژی .
-
الکتروموتور
فرهنگ فارسی معین
(اِ لِ تِ رُ مُ تُ) [ فر. ] (اِ.)دستگاه مخصوصی که انرژی الکتریکی را به انرژی مکانیکی تبدیل می کند.
-
الکتریسته
فرهنگ فارسی معین
(اِ لِ تِ تِ) [ فر. ] (اِ.) شکلی از انرژی که در بعضی از ذرات اتمی ایجاد می شود و قابل تبدیل به اشکال دیگر انرژی است .
-
ژنراتور
فرهنگ فارسی معین
(ژِ نِ تُ) [ فر. ] (اِ.) وسیله ای که بر اثر القای الکترومغناطیسی انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل کند، مولد برق ، مولد. (فره ).
-
فیزیک
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) علمی که موضوع آن ویژگی های اجسام ، انرژی و تأثیر آن ها بر یکدیگر است .
-
اهرم
فرهنگ فارسی معین
(اَ رُ) (اِ.) میلة آهنی محکمی که می توان به وسیلة آن با انرژی کمتری اجسام سنگین را به ح رکت درآورد.
-
اوربیتال
فرهنگ فارسی معین
(اُ) [ فر. ] (اِ.) = اربیتال : تابعی موجی برای توصیف حالت انرژی مجاز الکترون در یک اتم یا مولکول .
-
امواج
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.)جِ موج ؛ خیزاب ها، موج ها. ؛~ الکترومغناطیسی امواج حامل انرژی .
-
ترمودینامیک
فرهنگ فارسی معین
(تِ مُ) [ انگ . ] (اِ.) شاخه ای از (علم ) فیزیک که به بررسی رابطة گرما و صورت های دیگر انرژی می پردازد. (فره ).
-
خازن
فرهنگ فارسی معین
(زِ) [ ع . ] (اِفا. اِ.) 1 - خزانه دار. 2 - نام قطعه ای است در بعضی از دستگاه های برقی که انرژی به صورت برق در آن ذخیره می شود.
-
مکانیک
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - شاخه ای از علم فیزیک که موضوع آن بررسی انرژی و نیرو و تأثیر آن ها بر اجسام است . 2 - ماشینی .
-
نفت
فرهنگ فارسی معین
(نَ) (اِ.) مخلوطی از ئیدروکربورهایی است که قسمت اعظم آن را هگزان ، هپتان و اکتان تشکیل می دهد و یکی از مهمترین مواد مولد حرارت و انرژی است .
-
ولتاژ
فرهنگ فارسی معین
(وُ) [ فر. ] (اِ.) اختلاف انرژی پتانسیل مربوط به واحد بار الکتریکی در فاصلة بین دو نقطه از مدار جریان یا دو سر باطری ، اختلاف پناسیل . (فره ).