کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اندک اندک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اندک اندک
فرهنگ فارسی معین
( ~. ~.) (ق مر.) 1 - کم کم . 2 - به تدریج ، رفته رفته .
-
جستوجو در متن
-
نم نمک
فرهنگ فارسی معین
(نَ. نَ مَ) (ق مر.) اندک اندک .
-
تفاریق
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (اِ.) جِ تفریق ؛ پراکنده ها، چیزهای پراکنده ، اندک اندک .
-
جسته جسته
فرهنگ فارسی معین
(جَ تِ. جَ تِ) (ق .) اندک اندک ، تدریجاً.
-
خوش خوشک
فرهنگ فارسی معین
( ~. خُ شَ) (ق مر.) اندک - اندک ، کم کم .
-
رفته
فرهنگ فارسی معین
رفته (رَ تِ. رَ تِ) (ق مر.) اندک اندک ، به تدریج .
-
تدرج
فرهنگ فارسی معین
(تَ دَ رُّ) [ ع . ] (مص ل .) اندک اندک و آهسته آهسته پیش رفتن .
-
لقمه لقمه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . ~ .) [ ع . ] (ق مر.) 1 - کم کم ، اندک اندک . 2 - پاره پاره .
-
پاره پاره
فرهنگ فارسی معین
( ~. ~.) (ص مر.) 1 - از همه جا دریده ، قطعه قطعه ، تکه تکه . 2 - (ق .) اندک اندک ، رفته رفته ، کم کم .
-
خورابه
فرهنگ فارسی معین
(خُ بِ) (اِمر.) 1 - سوراخی که در بندی که بر جوی بسته اند ایجاد شود و آب اندک اندک از آن خارج شود. 2 - جوی کوچکی که برای زراعت از نهر جدا کنند.
-
افتضاض
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - دوشیزگی را ربودن . 2 - اندک اندک ریختن آب . 3 - سر آمدن عده زن .
-
ترشیح
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - پروردن . 2 - اندک اندک شیر دادن مادر به بچه تا نیروی مکیدن بگیرد. 3 - لیسیدن ماده آهو چرک نوزاد خود را.
-
آمرغ
فرهنگ فارسی معین
(مُ) ( اِ.) چیز اندک .
-
کورسو
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) (عا.) نور اندک .