کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اندوهگین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اندوهگین
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (ص مر.) غمگین ، غصه دار.
-
جستوجو در متن
-
آسی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (ص .) اندوهگین ، غمگین .
-
محزون
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) اندوهگین .
-
اندوهناک
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (ص مر.) اندوهگین ، غمگین .
-
تحزین
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) اندوهگین کردن کسی را.
-
تنگدل
فرهنگ فارسی معین
( ~. دِ) (ص مر.) اندوهگین ، افسرده .
-
دژمان
فرهنگ فارسی معین
(دُ) (ص مر.) متأسف ، اندوهگین .
-
مهموم
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) اندوهگین ، غمگین .
-
نجند
فرهنگ فارسی معین
(نَ جَ) (ص .) نژند، اندوهگین .
-
مغموم
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) اندوهگین ، غمگین .
-
خشک
فرهنگ فارسی معین
دماغ ( ~. دِ) (ص مر.) اندوهگین ، غمناک .
-
سوگوار
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) 1 - مصیبت زده 2 - اندوهگین .
-
مکروب
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) اندوهگین ، غمگین ، اندوهناک .
-
ملول
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (ص .) بیزار، اندوهگین ، به ستوه آمده .