کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اندرز دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ایصاء
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (مص م .) 1 - وحی کردن ، وحی قرار دادن . 2 - اندرز دادن ، سفارش کردن .
-
نصح
فرهنگ فارسی معین
(نَ یا نِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) پند دادن ، اندرز کردن . 2 - (اِ.) پند، اندرز.
-
توصیه
فرهنگ فارسی معین
(تُ یِ) [ ع . توصیة ] (مص م .) 1 - سفارش کردن . 2 - اندرز دادن .
-
تناصح
فرهنگ فارسی معین
(تَ صُ) [ ع . ] (مص ل .) یکدیگر را اندرز دادن ، به هم پند گفتن .
-
وعظ
فرهنگ فارسی معین
(وَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) پند دادن ، نصیحت کردن . 2 - سخنرانی دربارة امور شرعی . 3 - (اِ.) پند، اندرز.