کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انحصار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انحصار
فرهنگ فارسی معین
(اِ حِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - محدود بودن . 2 - مخصوص بودن کاری ، به کسی یا شرکتی .
-
جستوجو در متن
-
مونوپل
فرهنگ فارسی معین
(مُ نُ پُ) [ فر. ] (اِ.) = منوپل : انحصار، امتیاز عرضة کالا یا خدمتی در اختیار یا انحصار یک شرکت یا گروه خاصی بودن .
-
منحصر
فرهنگ فارسی معین
(مُ حَ ص ) [ ع . ] (اِمف .) انحصار یافته ، محدود و محصور شده .
-
انحصاری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - منسوب به انحصار. 2 - منحصر، متعلق به شخص و مؤسسه یا گروهی معین .