کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتخاب کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گزیده کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ)(مص م .) دست چین کردن ، انتخاب کردن .
-
گزین کردن
فرهنگ فارسی معین
(گُ. کَ دَ) (مص م .) انتخاب کردن ، برگزیدن .
-
گزیدن
فرهنگ فارسی معین
(گُ دَ) (مص م .) 1 - پسند کردن ، انتخاب کردن . 2 - جدا کردن .
-
گل چین کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) (مص م .) انتخاب کردن ، بهترین ها را برگزیدن .
-
اختیار کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) انتخاب کردن ، گزیدن .
-
گزینش
فرهنگ فارسی معین
(گُ نِ)(اِمص .)برگزیدن ، انتخاب کردن .
-
برگزیدن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. گُ دَ) (مص م .) 1 - انتخاب کردن . 2 - ترجیح دادن .
-
تخیر
فرهنگ فارسی معین
(تَ خَ یُّ) [ ع . ] (مص م .) برگزیدن ، انتخاب کردن .
-
وطن کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - مسکن گرفتن . 2 - جایی را به عنوان میهن انتخاب کردن .
-
گرفتن
فرهنگ فارسی معین
(گِ رِ تَ) [ په . ] (مص م .) 1 - دریافت کردن ، به دست آوردن . 2 - شروع کردن . 3 - اثر کردن . 4 - مؤاخذه کردن ، مورد عتاب قرار دادن . 5 - انتخاب کردن . 6 - فرض کردن . 7 - پوشانیدن . 8 - به تصرف درآوردن ، تسخیر کردن . 9 - پر کردن ، فراگرفتن . 10 - کرای...
-
اجتباء
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص م .)برگزیدن ،انتخاب کردن . 2 - فراهم آوردن . 3 - (اِمص .)برگزیدگی .
-
اختیار
فرهنگ فارسی معین
(اِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) گزیدن ، انتخاب کردن . 2 - (اِمص .) آزادی عمل .
-
سویچ
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ] (اِ.) 1 - دستگاه اتصال برق . 2 - کلیدی که در وسایل نقلیه موتوری باعث برقراری جریان برق می شود. 3 - انتخاب مسیر یا مدار و باز و بسته کردن و تغییر دادن عملکرد آن ، سو دادن . (فره ).