کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امرار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امرار
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) 1 - گذراندن . 2 - گذرانیدن وقت .
-
جستوجو در متن
-
یابر
فرهنگ فارسی معین
(ب ) (اِ.) زمین یا دهی که پادشاه برای امرار معاش به کسی می داد.
-
قطیعه
فرهنگ فارسی معین
(قَ عَ یا عِ) [ ع . قطیعة ] (اِ.) 1 - جدایی ، بریدگی . 2 - گلة گاوان و گوسفندان . 3 - لشکر. 4 - قطعه ای از زمین و ملک که به کسی واگذارند تا از آن امرار معاش کند. ج . قطایع .