کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امتناع کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ابا کردن
فرهنگ فارسی معین
(اِ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) سرباز زدن ، امتناع کردن .
-
تن زدن
فرهنگ فارسی معین
(تَ. زَ دَ) (مص ل .) 1 - خاموش شدن ، سکوت کردن . 2 - خودداری کردن ، امتناع کردن .
-
واسرنگیدن
فرهنگ فارسی معین
(سَ رَ دَ) (مص ل .) 1 - رو برتافتن ، امتناع کردن . 2 - انکار کردن .
-
انکار
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) نپذیرفتن ، حاشا کردن . 2 - (اِمص .) ابا، امتناع .