کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امتحان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امتحان
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) آزمودن . 2 - (اِمص .) آزمایش ، تجربه . ج . امتحانات .
-
جستوجو در متن
-
آروین
فرهنگ فارسی معین
(وِ) ( اِ.) تجربه ، امتحان ، آزمایش .
-
تجدیدی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - منسوب به تجدید. 2 - شاگردی که از عهدة امتحان چنان که باید برنیامده و باید دوباره امتحان دهد.
-
آزمایه
فرهنگ فارسی معین
(یِ) (اِ مص .) امتحان ، آزمایش .
-
دستگرا
فرهنگ فارسی معین
(دَ گَ) (اِ.) آزمودن ، آزمایش ، امتحان .
-
رفوزه
فرهنگ فارسی معین
(رِ زِ) [ فر. ] (اِمف .) رد شده در امتحان .
-
ممتحن
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ حَ) [ ع . ] (اِمف .) امتحان شده .
-
کنکور
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ فر. ] (اِ.) مسابقه ، امتحان ورودی .
-
آزمایش
فرهنگ فارسی معین
(یِ) ( اِ.) 1 - امتحان ، تجربه ، سنجش . 2 - ورزش ، ریاضت ، مشق .
-
ممتحن
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ حِ) [ ع . ] (اِفا.) امتحان کننده ، آزماینده .
-
آزمودن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) 1 - امتحان کردن ، آزمایش کردن . 2 - تجربه کردن . 3 - سنجیدن . 4 - به کار بردن . 5 - ریاضت دادن .
-
آزموده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص مف .) 1 - امتحان شده . 2 - تجربه شده . 3 - سنجیده . 4 - ورزیده .
-
اختبار
فرهنگ فارسی معین
(اِ ت ِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) خبر گرفتن ، خبرجویی . 2 - (مص م .)آزمودن ، امتحان کردن .
-
واخوان
فرهنگ فارسی معین
(خا) (اِ.) 1 - دوباره خواندن . 2 - مقابلة کتب ، مطابقه . 3 - امتحان درستی و نادرستی دو قپان .