کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امام جماعت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
امام زاده
فرهنگ فارسی معین
(اِ. دِ) [ ع - فا. ] (ص مر.) فرزند یا نوادة یکی از امامان دوازدگانه .
-
جستوجو در متن
-
پیش نماز
فرهنگ فارسی معین
(نَ) (اِمر.) امام جماعت .
-
مقتدی
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - پیروی کننده . 2 - کسی که پشت سر امام جماعت نماز خواند.
-
اقتداء
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) پیروی کردن . 2 - نماز گزاردن پشت سر امام جماعت . 3 - (اِمص .) پیروی .
-
ائمه
فرهنگ فارسی معین
(اَ ئِ مِّ) [ ع . ائمة ] (اِ.) جِ امام ؛ پیشوایان ، سران . ؛~ اطهار امامان شیعه . ؛~ جماعت پیش نمازان . ؛~ُالاسماء هفت اسم اول خداوند که «اسماء الهی » نامیده می شوند و عبارتند از: حی ، عالم ، مرید، قادر، سمیع ، بصیر و متکلم .