کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الحان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الحان
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ لحن ؛ 1 - آوازها. 2 - نغمه های دل انگیز.
-
جستوجو در متن
-
باغ شیرین
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ) (اِمر.) یکی از الحان باربدی .
-
غنچة کبک دری
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ کِ دَ) (اِمر.) یکی از الحان باربدی .
-
آرامش جان
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ)(اِمر.) لحن بیست و سوم از الحان باربدی ؛ آرامش جهان ، رامش جهان .
-
آرایش خورشید
فرهنگ فارسی معین
(یِ ش ِ خُ) (اِمر.) هفدهمین لحن از الحان باربدی .
-
جامه دران
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ) 1 - (ص فا.) در حال جامه دریدن از روی بی قراری و غم و یا وجد. 2 - (اِ.) گوشه ای در دستگاه شور و همایون و افشاری . 3 - از الحان قدیم ایرانی .
-
لحن
فرهنگ فارسی معین
(لَ حْ) [ ع . ] (اِ.) 1 - آواز خوش و موزون . 2 - سخن ، معنی سخن . ج . الحان .3 - ویژگی یا چگونگی صدا یا موسیقی . 4 - صدایی با گام و ارتعاش معین . 5 - سبک یاشیوة بیان یک مطلب .
-
بهمن
فرهنگ فارسی معین
(بَ مَ) [ په . ] ( اِ.) 1 - یکی از امشاسپندان . 2 - دوّمین روز از هر ماه خورشیدی . 3 - یازدهمین ماه سال خورشیدی و دومین ماه زمستان . 4 - تودة بزرگ برفی که در اثر صدا یا هر محرک دیگر از کوه فرو می ریزد. 5 - از الحان قدیم ایرانی . 6 - گیاهی دو ساله و...