کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الا
فرهنگ فارسی معین
(اِ لّ) [ ع . ] (ق .) 1 - دلالت بر استثنا کند: مگر، بجز. 2 - جز، بدون . 3 - فقط ، منحصراً. ؛~ و بلّ ا بدون برو و برگرد، بی چون و چرا.
-
الا
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (شب جم .)حرف تنبیه است ، بدان و آگاه باش ! هان !.
-
واژههای مشابه
-
آلا
فرهنگ فارسی معین
(ص .) سرخ ، سرخ نیمرنگ .
-
قزل آلا
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ تر - فا. ] (اِمر.) از انواع ماهی فلس دار از تیرة آزادماهیان دارای گوشت لذیذ که در آب شیرین زندگی می کند.
-
کشف الا´ یات
فرهنگ فارسی معین
(کَ فُ لْ) [ ع . ] (اِمر.) جدول و فهرست الفبایی یا موضوعی کلمات قرآن کریم برای یافتن آیه یا سورة مورد نظر.
-
واژههای همآوا
-
آلا
فرهنگ فارسی معین
(ص .) سرخ ، سرخ نیمرنگ .
-
جستوجو در متن
-
جز
فرهنگ فارسی معین
(جُ) (حراستث .) غیر، مگر، لا، الا، به استثنای .
-
اولی
فرهنگ فارسی معین
(اَ یا اُلا) [ ع . ] (ص تف .) سزاوارتر، صواب تر.
-
هیلله
فرهنگ فارسی معین
(هَ لَ لِ) [ ع . هیللة ] (مص ل .) لااله الا الله گفتن .
-
مگر
فرهنگ فارسی معین
(مَ گَ) (حر.) 1 - کلمة استثناء است و آن کلمة بعد از خود را از حکم ماقبل جدا کند: الا، به جز. 2 - باشد که ، شاید. 3 - گویا، مثل این که . 4 - آیا (قید استفهام ).
-
کم
فرهنگ فارسی معین
(کَ) [ په . ] 1 - (ص .) اندک ، قلیل . 2 - (ص تف .) کمتر، اقل . 3 - الا، منهای . 4 - کمیاب ، نادر.
-
حوقله
فرهنگ فارسی معین
(حَ قَ لَ یا حُ قَ لِ) [ ع . حوقلة ] (مص ل .) لا حول و لا قوة الا بالله گفتن .