کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقرب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقرب
فرهنگ فارسی معین
(اَ رَ) [ ع . ] (ص تف .) نزدیکتر.
-
واژههای همآوا
-
اغرب
فرهنگ فارسی معین
(اَ رَ) [ ع . ] (ص تف .) شگفت تر، غریب تر.
-
عقرب
فرهنگ فارسی معین
(عَ قْ رَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - کژدم ؛ جِ عقارب . 2 - نام صورتی فلکی در نیم کرة جنوبی آسمان و نام هشتمین برج از بروج دوازده گانه که خورشید در حرکت ظاهری خود، آبان ماه در این برج قرار می گیرد.
-
جستوجو در متن
-
اقارب
فرهنگ فارسی معین
(اَ رِ) [ ع . ] (ص . اِ.) جِ اقرب ؛ خویشان ، نزدیکان .
-
ادنی
فرهنگ فارسی معین
(اَ نا) [ ع . ] (ص تف .) 1 - نزدیک تر، اقرب . 2 - زبون تر، پست تر. ج . اَدانی .