کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقامة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اقامه
فرهنگ فارسی معین
(اِ مِ یا مَ) [ ع . اقامة ] (مص ل .) اقامت . ؛~ ء نماز تکبیری که برای برپا کردن نماز گویند.
-
واژههای همآوا
-
اقامت
فرهنگ فارسی معین
(اِ مَ) [ ع . اقامة ] (مص ل .) 1 - جای گُزیدن ، زیستن . 2 - به جا آوردن .
-
جستوجو در متن
-
اقامت
فرهنگ فارسی معین
(اِ مَ) [ ع . اقامة ] (مص ل .) 1 - جای گُزیدن ، زیستن . 2 - به جا آوردن .
-
محاکمه
فرهنگ فارسی معین
(مُ کِ مِ) [ ع . محاکمة ] (مص ل .) 1 - با کسی به دادگاه رفتن و برای هم اقامة دعوی کردن . 2 - دادرسی .