کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افگانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
افگانه
فرهنگ فارسی معین
(اَ نِ) (اِ.) بچة نارسیده ، جنین .
-
واژههای مشابه
-
آفگانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ)(اِمر.)بچة نارسیده ، جنین که پیش از موقع از شکم زن یا حیوان ماده سِقْط شود.
-
آفگانه کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ)(مص ل .)سقط جنین کردن ، بچه افکندن .
-
واژههای همآوا
-
آفگانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ)(اِمر.)بچة نارسیده ، جنین که پیش از موقع از شکم زن یا حیوان ماده سِقْط شود.
-
جستوجو در متن
-
آبکانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِمر.) نک آفگانه .
-
فگانه
فرهنگ فارسی معین
(فَ نِ) (اِ.) نک آفگانه .
-
اپگانه
فرهنگ فارسی معین
(اَ نِ) (اِ.) بچة نارسیده که از شکم انسان یا حیوان بیفتد، آفگانه .