کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افریده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آفریده
فرهنگ فارسی معین
(فَ دِ) [ په . ] (ص مف .) مخلوق ، خلق شده .
-
واژههای همآوا
-
آفریده
فرهنگ فارسی معین
(فَ دِ) [ په . ] (ص مف .) مخلوق ، خلق شده .
-
جستوجو در متن
-
موجود
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِمف .) آفریده ، هست شده .
-
آنام
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] ( اِ.) نام ، مخلوق ، آفریده شدگان .
-
مخلوق
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) آفریده شده ، موجود.
-
مفطور
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) خلق شده ، آفریده شده .
-
وری
فرهنگ فارسی معین
(وَ را) [ ع . ] (اِ.) 1 - خلق ، مخلوق . 2 - آفریده .
-
مجبول
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) آفریده شده ، فطری قرار داده شده ، سرشته .
-
گاهنبار
فرهنگ فارسی معین
(هَ) [ په . ] (اِ.) نام شش جشن که ایرانیان به مناسبت آفریده شدن عالم در شش روز برپا می کردند.
-
خلق
فرهنگ فارسی معین
(خَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) آفریدن . 2 - (اِمص .) آفرینش .3 - (اِ.)آفریده ، مخلوق .4 - مردم ، انسان .
-
سرشته
فرهنگ فارسی معین
(س رِ تِ) (ص مف .) 1 - آمیخته ، آغشته . 2 - خمیر گشته . 3 - آفریده .
-
ساخته
فرهنگ فارسی معین
(تَ یا تِ) (ص مف .) 1 - بنا شده ، درست شده . 2 - اختراع شده . 3 - آفریده . 4 - آماده . 5 - پخته . 6 - مصنوعی ، جعلی . 7 - سازگار، متحد.