کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اغوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آغوز
فرهنگ فارسی معین
( اِ.)اولین شیری که یک ماده به نوزادش دهد؛ ماک ، شیر ماک .
-
واژههای همآوا
-
آغوز
فرهنگ فارسی معین
( اِ.)اولین شیری که یک ماده به نوزادش دهد؛ ماک ، شیر ماک .
-
جستوجو در متن
-
آغز
فرهنگ فارسی معین
(غُ) ( اِ.) نک آغوز.
-
زهک
فرهنگ فارسی معین
(زِ هَ) (اِمصغ .) شیر زنان یا جانوران دیگر نو زاییده ؛ آغوز، فله .
-
فرش
فرهنگ فارسی معین
(فُ) (اِ.) شیری که از حیوان نوزاییده دوشند؛ آغوز، فله ، فرشه نیز گویند.
-
فله
فرهنگ فارسی معین
(فَ لَ یا فُ لَّ) (اِ.) آغوز، شیر اول گاو یا گوسفند پس از زاییدن .
-
پله
فرهنگ فارسی معین
(پَ لِ یا لَ) (اِ.) = فله : شیر حیوان نوزاییده ؛ فله ، آغوز، زهک .