کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اغراق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اغراق
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) غرق کردن . 2 - (اِمص .) مبالغه کردن .
-
جستوجو در متن
-
گزاف گویی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . ) (حامص .) اغراق گویی ، مبالغه کردن .
-
ملودرام
فرهنگ فارسی معین
(مِ لُ دِ) [ فر. ] (اِ.) درام عامه پسند موزیکال با ویژگی های نمایشی و حرکت های بدنی که موضوع آن معم ولاً غیرواقعی و اغراق آمیز است .
-
تعارف
فرهنگ فارسی معین
(تَ رُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - خوشامد گفتن . 2 - پیشکش دادن . 3 - اظهار آشنایی کردن . 4 - در فارسی به معنی اغراق در ادای احترام و سپاسگزاری . ؛ ~ ِ شاه عبدالعظیمی تعارف ظاهری و غیرواقعی ، تعارف توخالی .
-
خایه
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ په . ] (اِ.) 1 - تخم ، تخم مرغ . 2 - تخم انسان یا حیوان نر. ؛ ~کسی را مالاندن کنایه از: چاپلوسی کردن ، تملق اغراق آمیز کردن . ؛مثل ~حلاج لرزیدن به شدت ترسیدن .
-
غلو
فرهنگ فارسی معین
(غُ لُ وّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) از حد گذشتن . 2 - (اِمص .) تجاوز، مبالغه . 3 - در شعر، بیان اغراق آمیز صفتی که در واقعیت محال و غیرممکن باشد.