کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعلی
فرهنگ فارسی معین
(اَ لا) [ ع . ] 1 - (ص تف .) برتر، بلندتر. 2 - (ص .) برگزیده از هر چیز.
-
واژههای همآوا
-
عالی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (ص .) 1 - بلند، رفیع . 2 - شریف ، بزرگوار.
-
جستوجو در متن
-
برین
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (ص نسب .) اعلی ، بالایی .
-
سینوزیت
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) ورم و التهاب حفره های استخوان های پیشانی و فک اعلی .
-
اسنی
فرهنگ فارسی معین
(اَ نا) [ ع . ] (ص تف .) 1 - سنی تر، عالیتر، بلندتر، اعلی . 2 - روشن تر.
-
ملا
فرهنگ فارسی معین
(مَ لَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - گروه مردم . 2 - اشراف قوم . ؛ ~ عام آشکارا، در حضور مردم . ؛ ~اعلی عالم بالا، جهان فرشتگان .
-
همایونی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص نسب .) منسوب به همایون . (در مورد شاه استعمال شود: اعلی حضرت همایونی ، موکب همایونی ).
-
علیا
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (ص تف .) مؤنث اعلی . 1 - بلندتر، بالاتر. 2 - هر جای بلند و مرتفع .
-
سینوس
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) 1 - به طور کلی در هر مثلث قائم الزاویه نسبت ضلع روبروی زاویه را به وتر مثلث سینوس گویند. 2 - حفرة استخوان های پیشانی و فک اعلی .
-
علیون
فرهنگ فارسی معین
(عِ لِّ ی ّ ) [ ع . ] (اِ. ص .) جِ عِلّیُ. 1 - بلندی - ها. 2 - عالی ترین درجات بهشت . 3 - ملکوت اعلی .