کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعزل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعزل
فرهنگ فارسی معین
(اَ زَ) [ ع . ] (ص .) 1 - ابر بی باران . 2 - مرد بی سلاح .
-
واژههای همآوا
-
عاذل
فرهنگ فارسی معین
(ذِ) [ ع . ] (اِفا.) سرزنش کننده ، ملامت - کننده .
-
جستوجو در متن
-
سامک
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ ع . ] (ص .) مرتفع . (?(سامکات (مِ) [ ع . ] (اِ.)دو ستارة سماک رامح و سماک اعزل در صورت های فلکی عوّا و سُنبله .
-
سماک
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ ع . ] (اِ.) سماکان ؛ نام دو ستاره ، یکی به نام «سماک رامح » ستارة قرمزی در صورت فلکی «عوا» یا «گاوران » و دیگری به نام «سماک اعزل » ستارة سفیدی در صورت فلکی «سنبله » یا «خوشه ».