کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اظهار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اظهار
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) پدیدار کردن . 2 - بیان کردن . 3 - آگاه کردن . 4 - ( اِ.) قول ، گفتار. ج . اظهارات .
-
واژههای مشابه
-
اظهار لحیه کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ لِ یِ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .)اظهار فضل کردن ، خودی نشان دادن .
-
واژههای همآوا
-
ازهار
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] ( اِ.) جِ زهر و زهرة ؛ شکوفه ها، گل ها.
-
جستوجو در متن
-
اه
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (صت .) برای اظهار نفرت و کراهت به کار آرند.
-
تودد
فرهنگ فارسی معین
(تَ وَ دُّ) [ ع . ] (مص م .) اظهار دوستی کردن .
-
تفالج
فرهنگ فارسی معین
(تَ لُ) [ ع . ] (مص ل .) اظهار فالج بودن کردن .
-
ناگفته
فرهنگ فارسی معین
(گُ تِ) (ص مف .) گفته نشده ، اظهار نشده . مق گفته .
-
تکرم
فرهنگ فارسی معین
(تَ کَ رُّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) اظهار کرم کردن ، کرم کردن به تکلیف . 2 - جوانمردی نمودن . 3 - (اِمص .) اظهار کرم ؛ ج . تکرمات .
-
معارفه
فرهنگ فارسی معین
(مُ رِ فِ یا رَ فَ) [ ع . معارفة ] 1 - (مص م .) یکدیگر را شناختن . 2 - با هم اظهار آشنایی کردن . 3 - (اِمص .) شناخت یکدیگر. 4 - اظهار آشنایی .
-
آخ
فرهنگ فارسی معین
(ص .) کلمة افسوس که هنگام احساس درد و رنج یا اظهار تأسف تلفظ می کنند.
-
پنج نوبت زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ دَ) [ فا - ع . ] (مص ل .) اظهار جاه و سلطنت کردن .
-
پرافکندن
فرهنگ فارسی معین
( ~. اَ کَ دَ)(مص ل .)کنایه از: اظهار ناتوانی کردن .