کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصولی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصولی
فرهنگ فارسی معین
( اُ ) [ ع . ] (ص .) 1 - عالم به اصول فقه . 2 - در فارسی قانونمندی ، از روی قاعده .
-
جستوجو در متن
-
اساسی
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع - فا. ] (ص نسب .)بنیادین ، اصولی .
-
اپورتونیسم
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ انگ . ] (اِمص .) فرصت - طلبی ، پی فرصت مناسب بودن برای رسیدن به اهداف شخصی بدون اعتقاد به اصولی خاص .
-
فیزیوتراپی
فرهنگ فارسی معین
(یُ تِ) [ فر. ] (اِ.) عمل درمان بیماری ، ضعف یا نقص های بدنی با انجام دادن حرکت های اصولی مفاصل و اندام ها به کمک اسباب های ویژه با یاری درمانگر، فیزیک درمانی . (فره ).