کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصل دار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کم اصل
فرهنگ فارسی معین
(کَ. اَ) [ فا - ع . ] (ص مر.) پست نژاد.
-
جستوجو در متن
-
بااصل و نسب
فرهنگ فارسی معین
(اَ لُ نَ سَ) [ فا - ع . ] (ص مر.) اصیل ، خانواده دار، نجیب ، بااصالت . مق . بی اصل و نسب .
-
شاه توت
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) گونه ای توت که از گیاهان مرغوب میوه دار است . اصل آن از ایران است و از این کشور به آسیای صغیر و اروپا برده شده . میوة شاه توت بزرگ تر از توت سفید، رنگش قرمز تیره یا ارغوانی و مزه اش ترش و شیرین و مطبوع است .
-
آر
فرهنگ فارسی معین
1 - (اسم فاعل ) پسوند فاعلی و آن به آخر مصدر مرخم = سوم شخص مفرد ماضی پیوندد و صفت فاعلی را سازد: خریدار، پرستار، فرماندار. 2 - پسوند مفعولی (اسم مفعول ) گرفتار، کشتار. 3 - پسوند اسم مصدر و آن در اصل « تار» است در مصادر مختوم به « تن »، و « دار» است ...