کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشرافی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کنت
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ فر. ] (اِ.) لقبی اشرافی در اروپا.
-
پاشا
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] ( اِ.) لقب اشرافی در دولت عثمانی برای دارندگان مقام های بالای دولتی .
-
سینیور
فرهنگ فارسی معین
(یُ) [ فر. ] (اِ.) از لقب ها و عنوان های اشرافی اروپایی ، ارباب ، آقا.
-
لرد
فرهنگ فارسی معین
(لُ) [ انگ . ] (اِ.) عنوانی است اشرافی که در انگلستان به نجبا و بزرگ زادگان می دهند.
-
مشارفت
فرهنگ فارسی معین
(مُ رَ فَ) [ ع . مشارفة ] (مص ل .) 1 - تفاخر کردن به حسب و بزرگی . 2 - مطلع شدن بر امری . 3 - سمت اشرافی و مفتش بر کسی داشتن .