کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسکوربوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اسکربوت
فرهنگ فارسی معین
(اِ کُ) [ فر. ] ( اِ.) = اسکوربوت : مرضی که بر اثر فقدان ویتامین ث در بدن پیدا شود. و علایم آن شل شدن لثه ها و ریختن دندان ها و خونریزی زیاد بر اثر جراحت مختصر است ؛ اسقربوط ، فسادالدم .
-
کرفس
فرهنگ فارسی معین
(کَ رَ) [ ع . ] (اِ.) معرب کرسب ؛ گیاه علفی دو ساله از تیرة چتریان معطر، نرم و خوراکی . ریشه و برگ این گیاه در تداوی مورد استعمال دارد. برگ گیاه مذکور ضد اسکوربوت و شیرة آن به عنوان مقوی و ضد تب به کار می رود.
-
قدومه
فرهنگ فارسی معین
(قُ دُّ مَُ یا مِّ) (اِ.) گیاهی است از تیرة صلیبیان که علفی است و دارای گل های کوچک و زرد رنگ می باشد و معمولاً در کنار جاده ها روییده می شود. در این گیاه اسانس گوگردداری وجود دارد. دانه های آن به عنوان ضد اسکوربوت و مدر و خلط آور به صورت شربت یا دم ...