کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استحکام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استحکام
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .)محکم شدن ، استوار شدن . 2 - (اِمص .) استواری . ج . استحکامات .
-
جستوجو در متن
-
وثاقت
فرهنگ فارسی معین
(وَ قَ) [ ع . وثاقة ] (اِمص .) 1 - استحکام ، استواری . 2 - موثقی ، معتمدی .
-
بستگی
فرهنگ فارسی معین
(بَ تِ) (حامص .) 1 - رابطه ، ارتباط ، پیوستگی . 2 - استواری و استحکام . 3 - عقد، بند، علاقه .
-
مقاومت
فرهنگ فارسی معین
(مُ وِ مَ) [ ع . مقاومة ] 1 - (مص ل .) ایستادگی کردن ، پایداری نمودن . 2 - (اِمص .) ایستادگی ، پایداری . 3 - دوام ، استحکام .
-
نایلون
فرهنگ فارسی معین
(لُ) [ انگ . ] (اِ.) مادة قالب پذیر ساخته شده از ترکیبات پلی آمید مصنوعی با مولکول های درشت به صورت ورقه یا الیاف . این الیاف ورقه های دارای استحکام و قابلیت ارتجاع هستند.
-
قوام
فرهنگ فارسی معین
(قَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - مایة زیست . 2 - اصل چیزی . 3 - اعتدال . 4 - عدل . 5 - استواری ، استحکام . 6 - راستی .
-
رباط
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - رشته ، پیوند. 2 - نسج غضروفی و لیفی شکل که سبب ارتباط انساج مختلف و استحکام آن ها در جای خود می شوند. 3 - گروه اسبان . 4 - گروه سواران . 5 - جایی که در کنار جاده جهت استفاده کاروانیان سازند، کاروان سرا. ج . رباطات .