کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استثناء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استثناء
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - جدا کردن ، بیرون آوردن . 2 - ان شاءاللهگفتن . ج . استثناعات .
-
جستوجو در متن
-
بلااستثناء
فرهنگ فارسی معین
( ~. اِ تِ) [ ع . ] (ق .) بدون استثناء.
-
ولی
فرهنگ فارسی معین
(وَ) [ ع . ] (حر رب .) استثناء را رساند: اما، ولیکن .
-
ولیکن
فرهنگ فارسی معین
(وَ لِ کَ) [ ع . ] (حر رب .) 1 - استثناء را رساند، ولی ، اما. 2 - از این جهت .
-
مگر
فرهنگ فارسی معین
(مَ گَ) (حر.) 1 - کلمة استثناء است و آن کلمة بعد از خود را از حکم ماقبل جدا کند: الا، به جز. 2 - باشد که ، شاید. 3 - گویا، مثل این که . 4 - آیا (قید استفهام ).
-
بیمه
فرهنگ فارسی معین
(مِ) ( اِ.) عقدی است که به موجب آن یک طرف (بیمه گر) تعهد می کند در ازای پرداخت وجه (حق بیمه ) از طرف دیگر (بیمه گذار) در صورت وقوع حادثه خسارت وارده بر او را جبران کند و انواع مختلف دارد: آتش سوزی ، اتومبیل ، از کار افتادگی ، حوادث ، عمر، اتکایی ، بی...