کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استارت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استارت
فرهنگ فارسی معین
(اِ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - حرکت کردن و به حرکت درآوردن . 2 - لحظة حرکت ورزشکاران د ر ورزش های دو و میدانی ، دوچرخه سواری ، شنا و همانند آن ، شروع .
-
جستوجو در متن
-
آرمیچر
فرهنگ فارسی معین
(چِ) [ انگ . ] ( اِ.) محور سیم پیچ شده ای که در داخل استوانة استارت و یا دینام قرار دارد.
-
هندل
فرهنگ فارسی معین
(هِ دِ) [ انگ . ] (اِ.) ابزاری فلزی که به وسیلة چرخاندن آن اتومبیل هایی راکه استارت الکتریکی ندارد روشن می کنند.