کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اردو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اردو
فرهنگ فارسی معین
( اُ ) [ تر - مغ ] ( اِ.) 1 - گروهی سپاهیان با تمام لوازم که به سویی فرستاده شوند. 2 - لشکرگاه ، محل لشکر.3 - محلّی که ورزشکاران یا دانش آموزان برای تمرین یا تفریح مدتی معین به آنجا می روند.
-
اردو
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) زبان مردم پاکستان و بخشی از هندوستان ، که مرکب از فارسی ، عربی و هندی است .
-
جستوجو در متن
-
قیتول
فرهنگ فارسی معین
[ تر - مغ . ] (اِ.) 1 - محلی برای استراحت اردو. 2 - لشگرگاه ، اردو.
-
اردوگاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ تر - فا. ] (اِمر.) محل اردو.
-
کمپ
فرهنگ فارسی معین
(کَ) [ انگ . ] (اِ.) اقامتگاهی ارزان قیمت که با استفاده از چادر یا کاروانک در آن اقامت می کنند، اردوگاه ، اردو. (فره ).