کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارجمندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اعتزاز
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) عزیز دانستن . 2 - (مص ل .) عزیز شدن . 3 - (اِمص .) عزت ، ارجمندی .
-
عز
فرهنگ فارسی معین
(عِ زّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) ارجمند شدن ، عزیز شدن . 2 - (اِمص .) ارجمندی .
-
ذؤابه
فرهنگ فارسی معین
(ذُ بِ یا بَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - پیشانی . 2 - محل روییدن موی بر پیشانی . 3 - شریف و اعلای هر چیز. 4 - ارجمندی .
-
شرف
فرهنگ فارسی معین
(شَ رَ) [ ع . ] (اِمص .) 1 - ارجمندی ، بزرگواری . 2 - بلندی نسب . 3 - آبرو، عرض . 4 - قوت کوکب در برج و درجه ای از فلک .