کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آرام
فرهنگ فارسی معین
1 - ( اِ.) قرار، سکون . 2 - درنگ . 3 - آسایش ، راحتی . 4 - (ص .)ساکت ، خاموش . 5 - امن . 6 - (ق .) به آهستگی .
-
آرام بخش
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (ص فا.) تسکین دهنده ، مسکن .
-
واژههای همآوا
-
آرام
فرهنگ فارسی معین
1 - ( اِ.) قرار، سکون . 2 - درنگ . 3 - آسایش ، راحتی . 4 - (ص .)ساکت ، خاموش . 5 - امن . 6 - (ق .) به آهستگی .
-
جستوجو در متن
-
گام گام
فرهنگ فارسی معین
(ق مر.) آهسته آهسته ، آرام آرام .
-
آنین
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) خُم کوچک سفالین که دوغ را در آن می ریختند و آرام آرام تکان می دادند تا کره از آن جدا شود.
-
اقلاق
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - بی آرام کردن ، آرام بودن . 2 - جنبانیدن .
-
فس فس
فرهنگ فارسی معین
(فِ سْ فِ) (ق .) (عا.) به کُندی ، آرام آرام .
-
خاموش
فرهنگ فارسی معین
(ص .) ساکت ، آرام .
-
شکیب
فرهنگ فارسی معین
(شَ) (اِ.) صبر، آرام .
-
سلانه سلانه
فرهنگ فارسی معین
(سَ لّ نِ . سَ لّ نِ)(ق مر.) (عا.) آرام آرام ، با طمأنینه .
-
آتشپا
فرهنگ فارسی معین
( ~.)(ص مر.) تیزرو، بی قرار و آرام .
-
دنج
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (اِ.) (عا.) جای خلوت و آرام .
-
ریلکس
فرهنگ فارسی معین
(لَ) [ انگ . ] (ص .) آرام و بدون دغدغه .