کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اراضی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اراضی
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] ( اِ.) جِ اَرض . 1 - زمین ها. 2 - زمین های دایر و مزروع . ؛ ~ موات زمین - هایی که دایر نباشد و مالکی نداشته باشد. ؛~ ِ عُشر زمین هایی که موقع گرفتن مالیات مساحت آن منظور نمی شود. ؛ ~ بایر زمین هایی که در آن ها کشت و زرع و آبادی...
-
جستوجو در متن
-
چکنامه
فرهنگ فارسی معین
(چَ مِ یا مَ) (اِمر.) 1 - قبالة اراضی و املاک . 2 - فهرستی که حدود اراضی و املاک در آن ثبت شده . 3 - فرمان ملکیت املاک خالصة دیوان که به کسی داده شود.
-
آفتاب پرست
فرهنگ فارسی معین
(پَ رَ) ( اِ.) 1 - جانوری است شبیه به مارمولک ، از ردة خزندگان با زبانی دراز که از آن برای شکار حشرات استفاده می کند. 2 - گیاهی از تیرة گاوزبان که در اراضی بایر روید، و گل های کوچک و سفید و آبی دارد. 3 - مجازاً، زرتشتی ، کافر.