کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
آهل
فرهنگ فارسی معین
(هِ) [ ع . ] (ص .) مردی که زن و فرزند داشته باشد.
-
اهل
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] 1 - (اِ.) خانواده . 2 - مردمی که در یک جا ساکن باشند. 3 - (ص .) شایسته ، سزاوار. 4 - نجیب ، اصیل . 5 - آن که در جایی زاده شده . 6 - خواستار، وابسته یا معتاد به چیزی . 7 - آن که دارندة خصوصیتی است . ج . اهالی .