کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اجبار 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قهراً
فرهنگ فارسی معین
(قَ رَ) [ ع . ] (ق .) از روی قهر، از روی اجبار.
-
ضرورت
فرهنگ فارسی معین
(ضَ رَ) [ ع . ضرورة ] (اِ.) 1 - نیاز، حاجت . 2 - اجبار، الزام . ج . ضرورات .
-
سلفیدن
فرهنگ فارسی معین
(سُ لْ دَ) (مص ل .) (عا.) 1 - سرفه کردن . 2 - پولی به عنوان رشوه یا تعارف پرداختن ، پولی را به اجبار دادن .