کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابلهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابلهی
فرهنگ فارسی معین
(اَ لَ) [ ع - فا. ] (حامص .) بلاهت ، ساده لوحی ، کم خردی ، نادانی .
-
جستوجو در متن
-
بزاخفش
فرهنگ فارسی معین
(بُ زِ اَ فَ) [ فا - ع . ] (اِمر.) کنایه از: آدم ابلهی که برای تظاهر به فهمیدن کلام سرش را تکان می دهد.
-
غباوت
فرهنگ فارسی معین
(غَ وَ) [ ع . غباوة ] 1 - (مص ل .) کند ذهن شدن . 2 - ابله شدن . 3 - (اِمص .) گولی . 4 - احمقی ، ابلهی .