کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابره
فرهنگ فارسی معین
(اُ رِ) (اِ.) هوبره ، آهوبره .
-
ابره
فرهنگ فارسی معین
(اَ رِ) (اِ.) لباس ، بخش بیرونی لباس .
-
واژههای مشابه
-
آبره
فرهنگ فارسی معین
(رَ) ( اِ.) ابره ، رویه .
-
واژههای همآوا
-
آبره
فرهنگ فارسی معین
(رَ) ( اِ.) ابره ، رویه .
-
عبره
فرهنگ فارسی معین
(عَ رَ یا رِ) [ ع . عبرة ] (مص ل .)عبور کردن .
-
عبره
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . عبرة ] (اِ.) 1 - اشک ، سرشک . ج . عبرات و عبر. 2 - اندوه بی گریه .
-
عبره
فرهنگ فارسی معین
(عِ رَ یا رِ) [ ع . عبرة ] (اِمص .) عبرت .
-
عبره
فرهنگ فارسی معین
(عَ بَ رِ) [ ع . عبرة ] (اِمص .) ارزیابی محصول که به وسیلة معدل گرفتن از چند سال معین صورت گیرد.
-
جستوجو در متن
-
آوره
فرهنگ فارسی معین
(رِ) ( اِ.) ابره ، رویه ، رویة لباس .
-
اوره
فرهنگ فارسی معین
(اَ رَ یا اُ رِ) (اِ.) = ابره : رویة جامه و قبا.
-
ظهاره
فرهنگ فارسی معین
(ظِ رِ) [ ع . ظهارة ] (اِ.) رویة جامه ، ابره .
-
آکنه
فرهنگ فارسی معین
(کَ نِ) (اِ.) آن چه از پشم و پنبه و لاس و پر و جز آن میان ابره و آستر قبا و لحاف و نهالین و مانند آن کنند؛ حشو، آکین .