کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
إِنفَاقِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
انفاق
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) نفقه دادن ، هزینه کردن .
-
جستوجو در متن
-
سبیل راندن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) انفاق کردن ، مالی یا چیزی را به نیت بخشیدن .
-
نفقه کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) انفاق کردن ، بخشش کردن .
-
نفقه
فرهنگ فارسی معین
(نَ فَ قِ) [ ع . نفقة ] (اِ.) 1 - هزینة زندگی زن و فرزند. ج . نفقات . 2 - آنچه انفاق کنند.
-
مصطنع
فرهنگ فارسی معین
(مُ طَ نِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - نیکی کننده ، خوبی کننده . 2 - اختیار کنندة چیزی برای خود. 3 - تهیه کنندة طعامی برای انفاق در راه خدا.