کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أجابت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اجابت
فرهنگ فارسی معین
(اِ بَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - پاسخ دادن ، جواب دادن . 2 - قبول کردن ، پذیرفتن .
-
اجابت کردن معده
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ نِ مِ دِ) [ ع - فا. ] (مص ل .) قضای حاجت ، مدفوع کردن .
-
واژههای همآوا
-
اجابت
فرهنگ فارسی معین
(اِ بَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - پاسخ دادن ، جواب دادن . 2 - قبول کردن ، پذیرفتن .
-
جستوجو در متن
-
مستجاب
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ) [ ع . ] (اِمف .) به اجابت رسیده .
-
مستجیب
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ) [ ع . ] (اِفا.)اجابت کننده .
-
آمین
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (شب جم .) کلمه ای است که پس از دعا گویند، به معنی برآور! بپذیر! اجابت کن !
-
برآورده
فرهنگ فارسی معین
( ~. وَ دِ)(ص مف .)1 - پرورش داده ، برکشیده . 2 - اجابت شده .
-
مجیب
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِفا.) اجابت کننده ، پاسخ دهنده ، قبول کننده .
-
برآوردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. وَ دَ) (مص م .) 1 - بلند کردن ، بالا بردن . 2 - اجابت کردن ، انجام دادن . 3 - پروردن .
-
ثقل کردن
فرهنگ فارسی معین
(ثِ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) (عا.) سخت شدن فضول در معده و اجابت نکردن آن با درد شکم .