کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آمیزش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آمیزش
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (اِمص .) 1 - آمیختگی . 2 - همنشینی ، معاشرت . 3 - جِماع .
-
جستوجو در متن
-
وقاع
فرهنگ فارسی معین
(و ) [ ع . ] (اِمص .) مجامعت ، آمیزش .
-
آمیغه
فرهنگ فارسی معین
(غِ) (اِمص .) 1 - آمیزش . 2 - مباشرت ، مجامعت .
-
بچه باز
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص فا.) آن که تمایل به آمیزش جنسی با پسر بچه ها دارد.
-
تخالط
فرهنگ فارسی معین
(تَ لُ) [ ع . ] (مص ل .) با یکدیگر معاشرت و آمیزش کردن .
-
جفت گیری
فرهنگ فارسی معین
کردن (جُ. کَ دَ) (مص ل .) آمیزش ، جماع کردن حیوانات .
-
خلطه
فرهنگ فارسی معین
(خُ طَ یا طِ) [ ع . خلطة ] (اِمص .) آمیزش ، معاشرت .
-
خانم بازی
فرهنگ فارسی معین
(نُ) (حامص .) عشقبازی و آمیزش جنسی با زنانی که همسر شخص نیستند.
-
زانیه
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . زانیة ] (اِفا.) مؤنث زانی . زنی که به طریق حرام با مردی آمیزش کند.
-
زناء
فرهنگ فارسی معین
(زِ) [ ع . ] (مص ل .) آمیزش نامشروع مرد و زن .
-
زنباره
فرهنگ فارسی معین
(زَ رِ) (ص مر.) زن باز، مردی که آمیزش با زنان را بسیار دوست دارد.
-
لواط
فرهنگ فارسی معین
(لِ) [ ع . ] (مص م .) آمیزش جنسی دو انسان ذکور.
-
مخالطت
فرهنگ فارسی معین
(مُ لَ طَ) [ ع . مخالطة ] (مص ل .) آمیزش و معاشرت داشتن .
-
آمیختگی
فرهنگ فارسی معین
(تِ یا تَ) (حامص .) 1 - امتزاج ، اختلاط . 2 - الفت ، معاشرت ، خلطه ، آمیزش .