کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آل بوسفیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ال
فرهنگ فارسی معین
( ~. ) [ ع . ] (حر. تعریف ) حرف تعریف است در عربی و آن چون بر اسمی نکره درآید، آن را معرفه سازد.
-
ال
فرهنگ فارسی معین
(اَ) (اِ.) درختی از تیرة زغال اخته ها که گاهی بعضی گونه هایش به صورت درختچه می باشند. گل هایش سفید یا زرد و میوه اش سفت و شامل یک هسته است .
-
آل تمغا
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ تر - مغ . ] (اِمر.) مهر سرخ رنگی که پادشاهان مغول بر فرمان های خود می زدند.
-
آل عبا
فرهنگ فارسی معین
(لِ عَ) [ ع . ] (اِمر.) خاندان پیغمبر اسلام . آل کسا و پنج تن آل عبا نیز نامیده می شود.
-
ایده آل
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فر. ] (اِ.) کمال مطلوب ، آرزوی عالی .
-
ال کردن
فرهنگ فارسی معین
(اِ. کَ دَ) (عا.) لاف زدن . ؛~ُ بل کردن قمپز در کردن ، ادعای بی مورد داشتن .
-
ال . اس . دی
فرهنگ فارسی معین
(اِ. اِ) [ انگ . ]L.S.D (اِ.) نوعی مواد مخدر با خاصیت توهُّم زا که در کشورهای غربی مصرف فراوان دارد.