کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلوده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آلوده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص مف .) 1 - مالیده به چیزی ، آغشته . 2 - آغشته شده ، کثیف .
-
جستوجو در متن
-
ادناس
فرهنگ فارسی معین
(اَ دُ) [ ع . ] (اِ.) جِ دَنس ؛ آلوده به چرک ، آلوده به زشتخویی .
-
وسن
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص .) آلوده .
-
ناک
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ص .) آلوده ، آغشته .
-
کثیف
فرهنگ فارسی معین
(کَ) [ ع . ] (ص .) ناپاک ، آلوده .
-
تلوث
فرهنگ فارسی معین
(تَ لَ وُّ) [ ع . ] (مص ل .) آلوده شدن .
-
ملطخ
فرهنگ فارسی معین
(مُ لَ طَّ) [ ع . ] (اِمف .) آلوده ، ملوث .
-
لوث کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) آلوده کردن .
-
مسموم
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) زهرخورده ، آلوده به زهر، سمّی .
-
مشوب
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) آلوده شده ، آمیخته ، آشفته .
-
پلشت
فرهنگ فارسی معین
(پِ لِ یا پَ لَ) (ص .) 1 - پلید. 2 - آلوده ، چرکین .
-
تر
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص .) 1 - نیکو، زیبا. 2 - آلوده ، ناپاک مانند: تر دامن .
-
توحل
فرهنگ فارسی معین
(تَ وَ حُّ) [ ع . ] (مص ل .) به گل آلوده شدن ، گل آلود شدن .
-
نظرپاک
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص مر.) کسی که نظرش آلوده به هوی و هوس نیست .