کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ژرمن
فرهنگ فارسی معین
(ژِ مَ) [ فر. ] (اِ.) نژاد مردم آلمان یا هر یک از مردم آن .
-
نازیسم
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) اصول و عقاید حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان که آمیزه ای بوده است از فاشیسم ایتالیا، ناسیونالیسم قدیم آلمان ، میلیتاریسم و خشن ترین نوع دیکتاتوری و اعمال خشونت .
-
مارک
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) 1 - علامت و نشانه . 2 - علامت مخصوص هر کارخانه و مؤسسه . 3 - واحد پول آلمان .
-
ادکلن
فرهنگ فارسی معین
(اُ دُ کُ لُ) [ فر. ] (اِ.) مایع خوشبو کننده ای مرکب از آب ، الکل و عطرهای مختلف مأخوذ از شهر کلن آلمان که مرکز ساخت آب های معطر است .
-
موزر
فرهنگ فارسی معین
(مُ زِ) [ آلما. ] (اِ.) (نام سازندة تفنگ ) 1 - تفنگی که در سال 1872 م . در آلمان متداول شد و بعدها مکرر تکمیل گردید. 2 - تپانچه ای که نوع عالی آن بر قنداق چوبین سوار می شود.