کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آفت برنج انبار شده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
افت
فرهنگ فارسی معین
( اُ ) (ری . اِمص .) 1 - افتادن . 2 - کمی ، نقصان .
-
پس افت
فرهنگ فارسی معین
(پَ . اُ) (اِ. ص .) 1 - بدهی عقب افتاده . 2 - اندوخته ، ذخیره .
-
افت و خیز
فرهنگ فارسی معین
(اُ تُ) (اِمر.) افتادن و برخاستن ، به آهستگی رفتن و شتافتن .
-
جستوجو در متن
-
پاشیر
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) زیرزمین خرد که شیر آب انبار بر دیوار آن متصل نصب شده باشد.
-
چلو
فرهنگ فارسی معین
(چُ یا چِ لُ) [ هند. ] (اِ.) برنج پخته و آبکش شده که با خورش خورند.
-
تلمبار
فرهنگ فارسی معین
(تَ لَ) (اِ.) = تلنبار: 1 - هر چیز که روی هم ریخته و انبار شده باشد. 2 - جایی که در آن کرم ابریشم را پرورش دهند.
-
راش
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - تودة غلة پاک شده . 2 - انبار غله . 3 - نام درختی جنگلی که چوب بسیار محکمی دارد و در کوهستان های شمال ایران می روید.
-
ته دیگ
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (اِمر.) ورقه ای از برنج ، سیب - زمینی یا نان که در ته دیگ چسبیده و برشته شده باشد.