کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آغر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آغر
فرهنگ فارسی معین
(غَ) ( اِ.) خشک رود، مسیر سیلاب که در بعضی جاهای آن آب مانده باشد.
-
واژههای مشابه
-
اغر
فرهنگ فارسی معین
(اُ غُ) [ تر. ] ( اِ.) برکت ، شگون .
-
اغر
فرهنگ فارسی معین
(اَ غَ رّ) [ ع . ] (ص .) 1 - سفید. 2 - اسبی که پیشانی اش سفید است . 3 - شهره ، معروف .
-
اغر به خیر
فرهنگ فارسی معین
(اُ غُ. بِ. خِ) [ تُر - ع . ] جملة دعایی به معنی : 1 - خیر پیش ، به سلامت . 2 - روز به خیر، وقت به خیر.
-
واژههای همآوا
-
اغر
فرهنگ فارسی معین
(اُ غُ) [ تر. ] ( اِ.) برکت ، شگون .
-
اغر
فرهنگ فارسی معین
(اَ غَ رّ) [ ع . ] (ص .) 1 - سفید. 2 - اسبی که پیشانی اش سفید است . 3 - شهره ، معروف .
-
جستوجو در متن
-
اغور
فرهنگ فارسی معین
( اُ ) [ تر. ] ( اِ.) نک اُغُر.
-
غرا
فرهنگ فارسی معین
(غَ رّ) [ ع . غراء ] (ص .) مؤنث اغر. 1 - سفید و روشن و درخشان از هر چیزی . 2 - فصیح ، بلیغ .