کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آشپز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آشپز
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (ص فا.) آن که شغلش پخت غذاست ؛ طباخ .
-
جستوجو در متن
-
خوالیگر
فرهنگ فارسی معین
(خا گَ) (ص .) آشپز، طباخ .
-
پزنده
فرهنگ فارسی معین
(پَ زَ دِ) (ص فا.) آشپز، خوالگیر.
-
طباخ
فرهنگ فارسی معین
(طَ بّ) [ ع . ] (ص .) آشپز، خوالیگر.
-
پاچال
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.)1 - گودال . 2 - گودالی که نانوا، بقال یا آشپز در آن می ایستد و چیزی می فروشد.
-
ایاقی
فرهنگ فارسی معین
(اَ) [ ع . فا. ] (ص نسب .) آبدار، شرابدار، آشپز، سفره چی ، خدمتکار.
-
کابینت
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ انگ . ] (اِ.) قفسه دردار، گنجه ای که دارای طبقه و در است به ویژه قفسة آشپز - خانه .