کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آشنایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آشنایی
فرهنگ فارسی معین
( ~.)(حامص .)1 - شناسایی ،شناخت . 2 - خویشاوندی ، دوستی . 3 - آگاهی از امری .
-
جستوجو در متن
-
معارفه
فرهنگ فارسی معین
(مُ رِ فِ یا رَ فَ) [ ع . معارفة ] 1 - (مص م .) یکدیگر را شناختن . 2 - با هم اظهار آشنایی کردن . 3 - (اِمص .) شناخت یکدیگر. 4 - اظهار آشنایی .
-
خصوصیت
فرهنگ فارسی معین
(خُ یَّ) [ ع . خصوصیة ] (اِمص .) 1 - ویژگی ، اختصاص . 2 - آشنایی ، دوستی .
-
داله
فرهنگ فارسی معین
(لِ یا لَ) [ ع . دالة ] 1 - (اِفا.) مؤنث دال ؛ راهنما، هادی . 2 - (اِ.) آشنایی . 3 - ناز. 4 - جرأت ، گستاخی .
-
تعارف
فرهنگ فارسی معین
(تَ رُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - خوشامد گفتن . 2 - پیشکش دادن . 3 - اظهار آشنایی کردن . 4 - در فارسی به معنی اغراق در ادای احترام و سپاسگزاری . ؛ ~ ِ شاه عبدالعظیمی تعارف ظاهری و غیرواقعی ، تعارف توخالی .