کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسفالت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آسفالت
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.) مخلوطی از قیر و شن و ماسه که به رنگ قهوه ای یا سیاه است که در پوشش کف خیابان ها، جاده ها و پشت بام به کار می رود.
-
جستوجو در متن
-
شوسه
فرهنگ فارسی معین
(شُ سِّ) [ فر. ] (اِ.) جاد ه ای که عملیات زیرسازی آن انجام شده باشد و به جای آسفالت روی آن شن ریخته باشند، جادة ساخته و پرداخته .
-
غلتک
فرهنگ فارسی معین
(غَ تَ) (اِ.) 1 - سنگی استوانه ای شکل که روی بام های کاهگلی می غلتانند تا کاهگل سفت و محکم شود، بام غلتان . 2 - وسیله ای برای تسطیح جاده و هموار ساختن آسفالت تازه خیابان ها. 3 - چوبی گرد و میان سوراخ که آن را پایة ارابه کنند. ؛روی ~ افتادن کنایه ...