کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اسد
فرهنگ فارسی معین
(اَ سَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - شیر درنده . 2 - نام یکی از صورت های فلکی که تقریباً در سمت الرأس قرار دارد و به صورت شیری تصویر شده است ، ستارة پر نور این صورت فلکی ، قلب الاسد نام دارد که حدود 71 سال نوری از خورشید فاصله دارد. 3 - پنجمین برج از برج های دو...
-
واژههای همآوا
-
اسد
فرهنگ فارسی معین
(اَ سَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - شیر درنده . 2 - نام یکی از صورت های فلکی که تقریباً در سمت الرأس قرار دارد و به صورت شیری تصویر شده است ، ستارة پر نور این صورت فلکی ، قلب الاسد نام دارد که حدود 71 سال نوری از خورشید فاصله دارد. 3 - پنجمین برج از برج های دو...
-
جستوجو در متن
-
لیث
فرهنگ فارسی معین
(لَ یا لِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - شیر، اسد. 2 - برج اسد.
-
ارسلان
فرهنگ فارسی معین
(اَ سَ) [ تر. ] (اِ.)1 - شیر، اسد. 2 - شجاع ، دلیر.
-
لبوه
فرهنگ فارسی معین
(لَ وَ) [ ع . لبوة ، لبؤة ] (اِ.) شیر ماده ، مادینة اسد.
-
قلب الاسد
فرهنگ فارسی معین
(قَ بُ لْ اَ سَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - دل شیر، قلب اسد. 2 - نام ستاره ای به رنگ آبی - سفید و قدر 3/1 در میان صورت فلکی شیر یا اسد که 86 سال نوری با ما فاصله دارد.
-
ناهد
فرهنگ فارسی معین
(هِ) [ ع . ] 1 - (ص .) زن برآمده پستان . 2 - برخیزنده به سوی دشمن . 3 - (اِ.) شیر، اسد.
-
نبراس
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - چراغ ، مصباح . 2 - سر نیزه ، سنان . 3 - شیر، اسد. 4 - دلیر، بی باک .
-
برج
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ ع . ] ( اِ.) 1 - جای بلندی که برای نگهبانی عمارت و قلعه درست کنند. 2 - قلعه ، د ژ. 3 - هر یک از دوازده برج منطقة البروج که خورشید هر ماه در یکی از آن ها قرار می گیرد: 1 - حمل (فروردین ). 2 - ثور(اردیبهشت ). 3 - جوزا (خرداد). 4 - سرطان (تیر)....